آخرين پيامآوران: «ماكان محمد ابا احد من رجالكم ولكن رسول الله وخاتم النبيين » - الاحزاب/40.
براى جهانيان: «ان هو الا ذكر للعالمين » - ص /87.
همه مردم: «انا انزلنا عليك الكتاب للناس بالحق » - الزمر/41.
همه زمانها: «لاياتيه الباطل من بين يديه ولامن خلفه تنزيل من حكيم حميد » - فصلت/42.
در راستى و عدالت در حد كمال ولايتغير: «وتمت كلمة ربك صدقا وعدلا لامبدل لكلماته وهو السميع العليم » - الانعام /115.
و در كنف الطاف الهى حفظ خواهد شد: «انا نحن نزلنا الذكر وانا له لحافظون » - الحجر/9 نازل شده است.
حضرت رسول اكرمصلى الله عليه وآله در انجام رسالتبزرگ و ماموريتخطير، دورانهاى گوناگون و دشوارى را با بردبارى و استقامتبى مانندى سپرى فرمود تا با تاييدات الهى بسيارى از مشكلات و موانع برطرف شد و به پيروزيهاى بزرگى نايل آمد و آيين مقدس اسلام در اغلب نقاط شبه جزيره عربستان استقرار يافت و موجب گرايش و گروش گروه گروه افرادى گرديد كه با حقايق دين مبين آشنا مىشدند و با رغبت تمام اسلام مىآوردند. آن بزرگوار در نخستين روز محرم سال هفتم هجرى با اعزام سفيران و ارسال نامهها براى زمامداران ايران، روم، مصر، حبشه، غسان، شام و يمامه، (1)
دعوت جهانى به توحيد و اسلام را آغاز فرمود. اين برنامه متعاقبا به همه پيشوايان، فرقهها، مذهبها و ملتها تا نزديك چهل مورد ادامه يافت. اغلب فرستادگان افرادى بودند كه با زبان مردم آن سرزمينها آشنا بودند، با گسترش روزافزون اسلام و گروش افرادى كه با زبان وحى آشنا نبودند، ضرورت درك مفاهيم آيات و فراگيرى احكام لزوم ترجمه را محرز مىساخت; صحابى خاص سلمان فارسى (2) نخستين كسى است كه با اجازت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله بدين مهم پرداخت. انجام اين امر از جهات گوناگون كارى بس خطير و مشكل مىنمود، وحى الهى است در اوج اعجاز و نهايت ايجاز قرار دارد، در حد اعلاى فخامت، فصاحت و بلاغت مىباشد در زبانى است كه به آن وحى نازل شده است، داراى فسحت و وسعتبى همانندى است; كلام خالق متعال است، باز گفتن آن به زبان مخلوق امرى استبس دشوار، تفاوت از زمين تا آسمان است، برگرداندن آن براى هيچ كس در هيچ مكانى و هيچ دورانى آن گونه كه بايد و شايد مقدور و ميسر نبوده است، مرورى بر ترجمههاى موجود از هر زمان در هر لهجه و زبان بهترين گواه اين مدعاست، كسانى كه با ايمان و اخلاص بدين مهم پرداختهاند با تمام وجود به عجز و ناتوانى خويش اذعان كردهاند.
1 -در زبان عرب تبحر كامل داشته باشند.
2 -صرف و نحو و رمز و راز دقيق آنها را در تمام موارد به خوبى بشناسند و بدانند.
3 -با اصطلاحها و تعابير خاص و قواعد و قوانين معانى و بيان آشنا باشند.
4 -تفسيرهاى معتبر را بخوبى بشناسند و نحوه مراجعه و ارتباط و تبادلنظر با اهل فن را بدانند.
5 -با معارف دينى و مفاهيم عقيدتى، فقهى، احكام، احاديث و اخبار موثق به خوبى آشنا باشند.
6 -به سوابق تاريخى و منطقه جغرافيايى اديان و پيامبران پيشين و دوران اوليه اسلام آگاهى دقيق داشته باشند.
7 -در همه موارد با نهايت احتياط امانت را رعايت كنند.
8 -در بيان عبارات با به كار بردن واژههاى مناسب در ساختارى جالب عظمت و شكوه اصل را حفظ كنند تا جملهها مبهم و سست و بىروح جلوه نكند.
9 -داراى هدفى عالى و مقدس باشند، بكوشند تا با اهتمام تمام مفاهيم آيات الهى را به نيكوترين وجه به ديگران ابلاغ نمايند و افرادى را كه در بىخبرى به سر مىبرند آگاهى بخشند.
10 -مفاهيم عاليه آيات را به خوبى درك كنند و بتوانند در جملههايى شيوا با رعايت همه اصول و قوانين به گونهاى بازگو كنند كه هيچ اشكال و ابهامى براى خواننده پيش نيايد و به آسانى و راحتى به معنا و مقصود پى ببرد.
11 -از به كار بردن كلمهها و لغتهاى نامتناسب و نامانوس بپرهيزند.
12 -به همه نكات و قواعد دستورى و نگارشى زبان ترجمه كاملا آگاه باشند.
13 -در پرداختن جملهها; استعداد، ذوق و ابتكار داشته باشند تا عبارات سنجيده، روان، روشن، رسا و شيوا باشند.
14 -احاطه كامل به معانى لغات در هر دو زبان داشته باشند تا در آوردن معادل واژهها در جاى خود درنمانند.
15 -از اظهار فضل و آوردن واژهها و اصطلاحهايى كه جنبه تخصصى و فنى دارد و جز معدودى اهل فن درنمىيابند خوددارى كنند.
16 -از آميختن هر كلمه يا جمله توضيحى يا تفسيرى با اصل كلمه خوددارى كنند و در صورت لزوم به نحوى مشخص سازند تا خواننده افزودهها را بشناسد.
17 -آن جا كه ضرورت ايجاب كند موارد توجيهى كلمهاى را در پرانتز، توضيحات كوتاه و مختصر را در پايين صفحه و مسائل تفسيرى و تاريخى لازم را در پايان به طور مشخص و متقن با شماره درج كنند تا نكته و مطلبى مبهم و ناگفته نماند و حجت تمام شود و راه بر تفسير و تاويلهاى بىاساس مغرضانه، و منحرف كننده بسته شود.
18 -از ترجمه «الله» خوددارى شود و همه جا و در هر مورد عينا درج نمايند و توجه داشته باشند كه «الله » نام متعالى خاص حق تعالى و اسم اعظم الهى استشايسته و سزاوار نيست كه در هيچ جا و هيچ زبان و لهجهاى كلمهاى ديگر را كه در موارد مختلف به كار رفته استبه جاى آن قرار دهند - هدف اصلى، ابلاغ، القا، تذكار و تكرار اين كلمه مقدس است. همه ترجمهايى كه در هر زمان و در هر جا به هر زبان و لهجهاى صورت گرفته ناصواب و نابجاست و همه داراى معنا و مفهومى عام از ربالنوع يا معبودى مىباشند و در بسيارى موارد به صورت جمع يا مركب آمدهاند.
بايد كوشيد تا اين اشتباه تكرار نشود و ادامه نيابد در مواردى فقط مىتوان از كلمههاى: آفريدگار، آفريننده و پروردگار كه دلالتبر ذات اقدس باريتعالى دارد استفاده كرد در زبان فارسى كه از ابتدا بدان توجه نشده به «خدا » ترجمه كردهاند و حال آن كه اين كلمه در موارد گوناگون به صورتهاى مختلف وجود دارد:
(1)به صورت جمع: خدايان، خداوندان - خداوندگاران
(2)در اول كلمه مركب: خداينامه - خدايگان
(3)در آخر كلمه مركب: خانه خدا، دهخدا، كدخدا، ناوخدا، دژخدا، كابلخدا، توران خدا، كشور خدا - زابل خدا
(4)... كه هيچ كدام ربطى به اسم جلاله «الله» ندارد.
19 -از ترجمه و تغيير اسامى خاص، اسامى سورههاى اعلام و اصطلاحها خوددارى كنند و در مواردى كه لازم باشد در پايين صفحه يا در پايان توضيح دهند.
قرآن مجيد كلام الهى است آفريدگار متعال با بندگان سخن مىگويد، طرف خطاب بندگان مىباشند قرنها مىگذرد كه قرآن در برابر مسلمانها قرار دارد با آن محشورند، از آن تبرك مىجويند، بر سر و ديده مىگذارند، در سينه و در آغوش دارند، خانه و كاشانه هيچ مسلمانى نيست كه قرآنهاى متعدد در اندازههاى گوناگون در آن وجود نداشته باشد، در خلوت و جلوت همدم، و در حضر و سفر همراه است از بدو تولد تا آخرين لحظههاى حيات آياتش در گوش همگان طنينانداز است، اما متاسفانه با اين همه اغلب سختبا آن بيگانه و بسيار از آن دور و مهجورند، جلسههاى فراوان تلاوت قرآن، در مساجد و خانهها همه هفته و در ماه مبارك رمضان روزها و شبها برقرار است، براى درستخواندن و رعايت نكات دقيق تجويد، ترتيل و حفظ آيههاى كريمه كوشش بسيار صورت مىگيرد ولى كمتر به درك و فهم معنا و مفهوم آنها توجه دارند، بهترين دليل بر اين مدعا، آن است كه بسيارى از آيهها دلالتبر امر صريح يا نهى اكيد دارد، يا نويد به بهشت و نعمتهاى آن است، يا وعيد از دوزخ و عقوبتهاى آن يا بيان قيامت و كتاب و حساب و سنجش اعمال است كه با آب و تاب تلاوت مىشود و كوچكترين اثرى از تنبه و انفعال در حاضران مشاهده نمىشود، بلكه اغلب تحت تاثير آهنگ موزون و آواى دلنشين تلاوت كننده قرار مىگيرند و نظارهگر رخسار خواننده و شنونده كلام الهى مىباشند، احساس لذت و انبساط خاطر مىنمايند و بى اختيار احسنت، احسنت مىگويند والبته در نهايتبى خبرى از معنا و مفهوم و مدلول آيهها.
براى مثال سوره مباركه تكوير كه توسط يكى از قراء معروف با سبك و لحنى خاص قراءت شده و بر روى نوار ضبط كردهاند مورد علاقه بسيار نوجوانان مىباشد، آن را با همين شيوه مكرر مىخوانند و مورد تحسين واقع مىشوند. به نظر مىرسد كه خوانندهها و شنوندهها به معنا و مفهوم و مدلول آيهها توجه ندارند و از آن بى خبرند و حال آن كه اين سوره مباركه نمايانگر صحنه قيامت و عرصات محشر است اگر صاحبدلى آگاه حضور داشته باشد، و توجه كند و معنا و مفهوم آن را دريابد اين چنين بى اعتنا نمىماند چنان كه بودهاند اشخاصى چون عكرمه (4) كه: «هنگامى كه مصحف را گشودى با تكرار جمله «هذا كلام ربى » بيهوش و مدهوش شدى» يا فضيل (5) بن عياض كه با شنيدن: «الم يان للذين امنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله»، (حديد/16) از راهى كه در تباهكارى و هوسرانى پيش گرفته بود روى گردانيد و در مسير صواب و صلاح قرار گرفت و آن چنان پيش رفت كه در زمره عرفا و اوليا درآمد و فرزندى پرورد به نام على (6) كه در مسجدالحرام از شنيدن «وترى المجرمين يومئذ مقرنين فى الاصفاد، سرابيلهم من قطران وتغشى وجوههم النار » (ابراهيم /50) از خوف در دم جان بداد - بايد انديشيد كه اين اختلاف ميان دو گروه از كجا ايجاد مىشود - بىترديد يكى از آنها بىتوجهى به عظمت كلام الهى و شناخت متكلم است ديگر نداشتن حضور قلب، تدبر، تفكر و درك و فهم مسائل و موارد. بايد از هر چه مانع فهم و درك است دورى جست و در همه احوال خود را مخاطب دانست و اوامر را اطاعت كرد و از نواهى احتراز نمود از مسائل پندآموز پند گرفت، تا در روح و جسم اثر گذارد، و بىاعتنا باقى نماند. لازم است افكار، عقايد و اعمال خود را در موارد گوناگون سنجيد و ارزيابى كرد تا دانست در چه حال و چه مرحله است كارهايى كرد كه به آن امر شده، پرهيز كرد از آنچه كه مورد نهى قرار گرفته است و موارد و مسائل فراوان ديگر. و در هر حال مهمتر و لازمتر از هر چيز دريافت مفهوم كلام الهى است، كسانى كه آشنايى به زبان وحى ندارند بايستى دسترسى به ترجمهاى جامع و كامل پيدا كنند تا ضمن برخوردارى از تلاوت آيهها آن گونه كه لازم است و بايد به معنا و مفهوم آنها پى ببرند و به وظايف مسلمانى خويش آن چنان كه سزاوار است آشنا شوند و عمل كنند; به همين سبب تعليم و تعلم در هر حال و در هر زمانى بر هر فرد مسلمان فرض و واجب شمرده شده استبناچار براى درك معنا و مقصود دانستن ترجمه آيهها ضرورت پيدا كرد، دانشمندان هر محل بدين مهم پرداختند و خطاطان به صورتهاى مختلف آنها را ثبت و ضبط كردند. متاسفانه بسيارى از آنها در اثر عوامل گوناگون از بين رفته است و مقدارى از آنها به طور معجزهآسايى در گنجينهاى گرانقدر در حريم حرم مطهر حضرت امام رضا عليه آلاف التحية والثناء از دستبرد حوادث و آفات مصون مانده است كه اثرى ارزشمند به نام «فرهنگنامه قرآنى» بر اساس 142 نسخه خطى قديم برابرهاى فارسى با واژههاى كهن در گروه فرهنگ و ادب بنياد پژوهشهاى اسلامى تدوين و منتشر شده است، اين اثر بهترين نمونه و نمايانگر گسترش آيين مقدس اسلام و رسوخ و نفوذ كلام الهى در شرق دنياى اسلام مىباشد.
از ابتدا ترجمهها در زير آيهها كلمه به كلمه درج مىشود كه در بعضى موارد براى خواننده كارساز و كافى به نظر نمىرسيد. در نيم قرن اخير ترجمهها از زير آيهها بيرون آمد و در صفحه مقابل قرار گرفت كه بعضى از آنها توام با توضيح و تفسير به صورتهاى گوناگون براساس برداشت و سليقه و ذوق و دانستنيهاى مترجم تدوين شده است، بيشتر آنها كارى فردى و معدودى جمعى مىباشد، ناشران به انتشار آنها همت گماشته و سود بردهاند.
در سالهاى اخير موجباتى پيش آمده تا ترجمهها مورد نقد و بررسى و ارزيابى قرار گيرد كه امرى مطلوب و مفيد است، اين نقد و بررسى معارضات و مشاجرات قلمى جالب و اساسى ايجاد كرد. مرورى بر نقدهاى موجود محقق ساخت كه كار ترجمه قرآن كار هر كس و يك تن نيست هر چند داراى سوابق ممتد، احاطه كافى، و دقت و مهارت باشد.
جابهجا كردن و برگرداندن ثقل اكبر كار هر پهلوان هر چند به خيال خود نيرومند و توانا باشد نخواهد بود، تجربه نيز نشان داده كه كار دستجمعى هم آن گونه كه بايد و شايد موفق نبوده است چون در اين مقال مجال نقل اظهارنظرها و نقد و بررسيها نيست علاقهمندان مىتوانند به مندرجات آثار محققانه قرآنپژوهى و مجلههاى : نشر دانش سال سوم شماره3 - مترجم سال اول شماره 1 و سال دوم شمارههاى 5 و6 و سال سوم شمارههاى 10، 11 و 12 و بينات سال اول شماره3 مراجعه نمايند.
در اين جا براى نمونه قسمتى از مقدمه اثرى كه ترجمهاى تفسيرى است و در سال1369 منتشر شده است نقل مىشود:
«با مراجعه به تفسيرها و ترجمهها مىبينيم كه برخى آيات قرآن از نظر معنا و مفهوم آن روشن نيست و دانشمندان اسلامى در فهم آنها به اختلاف و پراكندگى سخن گفتهاند پذيرفتن اين پراكندگى و اختلاف بى آن كه به حل آن موفق شده باشند، به منزله آن است كه در بلاغت قرآن ترديد كرده باشند، در حالى كه بلاغت قرآن قابل ترديد نخواهد بود و اين اختلاف و پراكندهگويى از كمى تدبر و تحقيق صحابه و تابعين صدر اول ناشى شده است كه ديگران را هم به دنبال خود كشاندهاند نه آن كه نقصى در جملهبندى و القاء معانى وجود داشته باشد. اين اختلالات علل مختلفى دارد و از جمله گاهى نقص تحصيلات و بىاطلاعى از فرهنگ عرب است و گاهى بىاطلاعى از تاريخ اسلام شناخت واقعيتها را دچار ابهام و ترديد كرده است». در ادامه با درج ترجمه آيههايى، اشتباههايى را كه از جهات مختلف مرتكب شدهاند به تفصيل برشمرده و در پايان مىافزايد: «از اين نمونه اشتباهات در سورههاى قرآنى خصوصا سوره انفال فراوان استبه هر حال ترجمهاى را كه اينك از نظر خوانندگان مىگذرانم بعد از چهل سال مطالعه مداوم و مراجعه به تاريخ صحيح و الهام گرفتن از احاديث صحيح اهل بيتبه اين صورتى كه ملاحظه مىشود پرداختهام و تفسير ساده آن را با ترجمه قرآن هماهنگ و يكزبان آوردهام باشد كه با آرامش خاطر مطالعه آن دنبال شود و كسى در فهم مطالب درجا نزند و عقبگرد نكند تا پرانتزها را پيدا كند. نويسنده اميد مىبرد كه پروردگار عزت اين ترجمه را بپروراند و همگان را از مطالعه آن بهرهمند سازد...» (7)
درباره همين اثر در كتاب «قرآنپژوهى » كه شامل هفتاد بحث و تحقيق قرآنى است در پايان بحث و نقد بيست صفحهاى پيرامون آن چنين آمده: «بيش از اين تفصيل و تصديع نمىدهم، اين 50 نكته انتقادى از 114 صفحه اين ترجمه برگزيده شد عمر نوح و صبر ايوب و محنتكشى يعقوب و يونسعليهمالسلام بايد داشت تا يك دور اين ترجمه غريب را مطالعه و با متن مقدس قرآن مقابله كرد.» (8)
در شماره 10 مجله مترجم سال سوم راجع به همين اثر تحت عنوان: «ترجمه اسفانگيز از قرآن كريم » پس از نقد و بررسى و نقل قسمتهايى اين چنين نوشته شده: «با توجه به آنچه گذشت اين ضرورت احساس مىشود كه مسؤولين ذىصلاح جهت كتب منتشره دقتبيشترى مبذول دارند و از انتشار مجدد اين ترجمه كه با آبروى قرآن بازى مىكند جلوگيرى به عمل آورده و نشر آن را توقيف نمايند.»
به هر حال اين معارضه و مناقشه بسيار به جا و به موقع و لازم است، هر چه انتقادها دقيقتر و مستدلتر باشد، سازندهتر است، نقد و بررسيهايى كه اخيرا در اين امر مهم به نحو بىسابقهاى انجام شده يكى از بركات اين عصر و زمان است و اميد مىرود هر چه زودتر به اين تشتت و نابسامانى خاتمه داده شود و كلام الهى آن گونه كه سزاوار است و در خور شان اين كتاب آسمانى استبه فارسى ترجمه و در دسترس علاقهمندان قرار گيرد و با بهرهمندى از آن براى تهيه ترجمههايى به ساير زبانها اقدامى جدى و اساسى كرد، انجام اين مهم بر همه افراد آگاه و توانا فرض است.
1- مكاتيب الرسل /32 و /55 ; تاريخ يعقوبى، ج1، ص442.
2- المبسوط ج1، ص37.
3- لغتنامه دهخدا.
4- كيمياى سعادت، ج1، ص243.
5- روضات الجنات ج6، ص19.
6- حبيب السير.
7- معانى القرآن، مقدمه.
8- قرآن پژوهى، ص401.